نتایج جستجو برای عبارت :

زندگی عاقلانه pdf

حماقت؟! حماقت چیست؟! بگمان من ما انسانها گاهی دست به کارهای احمقانه‌ای میزنیم که خودمان هم میدانیم احمقانه است. این یعنی ما احمقیم؟! شاید اینکه میدانیم یعنی عاقلیم و میتوانیم تشخیص بدهیم چه کاری احمقانه است یا نیست؛ پس عقل فقط قوه تشخیصیه است؟ یا تنها توانایی ارشاد دارد و به کار این می‌آید که چراغ قوه بگیرد و همه چیز را به ما نشان بدهد؟ اصلا چه کسی گفته هر چه عقل میگوید یا گمان میکنیم عقلمان میگوید عاقلانه است؟! میفهمی منظورم از عاقلانه چیس
توی خیلی از تصمیمات زندگيم همیشه بین جواب این دوتا سوال گیر کردم.
کار عاقلانه رو انجام بدم؟ کار عاقلانه کدومه؟
اگه امروز آخرین روز زندگيم بود چی؟ حاضر بودم کاری که دلم میخواد رو انجام ندم؟
و چقدر سخته جواب دادن به این سوال ها و گرفتن تصمیم درستی که درست بودنش هم پر از ابهامه.
فکر میکنم هر از یه مدت , مثلا سالی یکی دوبار باید بابت تمام انتخاب های عاقلانه ای که داشتیم  اشک بریزیم. بابت تمام موقعیت‌هایی که میشد انتخابشون کرد و جریان طور دیگه ای رقم بخوره ولی ما اگاهانه و عاقلانه تصمیم گرفتیم راه دیگه ای رو انتخاب کنیم.
وقتی اشک ریختیم
 بلند شیم
 صورتمون رو بشوریم
 چند تا نفس عمیق بکشیم 
و به راهی که عاقلانه و اگاهانه انتخابش کردیم ادامه بدیم. به امید رقم زدن و رقم خوردن اتفاقای قشنگ.
اینجا رو می‌بینید؟
تماشاگر دومین بچه‌ی منه. البته شاید نتونم بهش بگم بچه، تماشاگر خود واقعی منه. 
اما دیروز، دیروز تولد اولین بچه‌م بود. 
سه سالش شد. 
سه سال. مثل برق و باد گذشت!
من آدمِ انتخابای عاقلانه نیستم. کار درست رو انجام نمی‌دم و اگه انجام بدم، توش استمرار ندارم. اما این بچه‌م، به جز ادامه دادن زبانم شاید تنها کار عاقلانه‌ای بوده که انجامش دادم و ادامه‌ش دادم.
می‌تونم بگم پاداشش رو دیدم. اتفاقای خوبی که بعدش برام افتاد، دوستا و ا
حافظ، سعدی و مولانا سه برداشت خودشون از صحبت موسی در کوه طور بیان میکنند.
موسی به خدا میگه ارنی (خود را به من نشان بده)
خدا در جواب میفرماید لن ترانی (هرگز مرا نمیبینی)
 
برداشت سعدی:
چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب لن ترانی
 
برداشت حافظ:
چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو، نه جواب لن ترانی
 
برداشت مولانا
ارنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه تری چه لن ترانی
 
سه بیت، سه نگاه و سه برد
بی دلیل دارم فکر میکنم و بی دلیل به دنبال امید در افکارمم .
شاید دلیلش احساساتم باشه ولی اونقدر  براش ارزش قائل نیستم که دلیلی برام محسوب بشه ،چون دلیل عاقلانه به حساب نمیاد
مگه احساسات عاقلانه وجود داره ؟؟؟؟
بعضی از  آدما درباره ی فعال بودن کودک درونشون حرف میزنن ، من باید داد بزنم نوجوونه درونم فعال شده !!!
به حالتی از خود مسخره گی رسیدم که خودم به خودم می خندم .
و نشخوار فکری این چرخه ی باطل، درباره ی این موضوع شده قوز بالا قوز
پی‌نوش
 سه  نفر برداشت خودشون از صحبت موسی در کوه طور رو  بیان میکنند.
موسی به خدا میگه ارنی (خود را به من نشان بده)
خدا در جواب میفرماید لن ترانی (هرگز مرا نمیبینی)
 
برداشت  نفراول:
چو رسی به کوه سینا ارنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب لن ترانی
 
برداشت  نفر دوم:
چو رسی به طور سینا ارنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو، نه جواب لن ترانی
 
برداشت نفر سوم:
ارنی کسی بگوید که ترا ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه تری چه لن ترانی
 
سه بیت، سه نگاه و سه برداش
این روز ها که بی تو سرم گرم زندگيست
با شعر، با ترانه دلم تنگ می شود
اصلا نیاز نیست دلیلی بیاوری
من، خود به هر بهانه دلم تنگ می شود
من روز ها اگرچه دلم در پی تو بود
این روز ها شبانه دلم تنگ میشود
با مهربانیم که مرا پس زدی ولی
این بار ظالمانه دلم تنگ می شود
صد بار با دلیلِ دلم خواستم، نشد
این دفعه عاقلانه دلم تنگ می شود
عمریست در پی توام و تو نمیرسی
ای مرگ!!! صادقانه دلم تنگ می شود
#حمید_رفائی
@hamidrefaeipoem
رفتم تهران و گفتند باید حتما چهار روز در هفته تهران بمانم. دو روز ماندم و فضا و کارشان را تجربه کردم، ولی بعد هرچه فکر کردم دیدم چهار روز تهران ماندنم زندگي را برایمان خیلی سخت خواهد کرد. من به دوروز و نهایتا سه روز فکر کرده بودم. چهار روز یعنی بیش از نیمی از هفته.
حیف شد ولی عاقلانه نبود.
کتاب زندگي عاقلانه 
کتاب زندگي عاقلانه که در این مطلب میخواهیم به آن بپردازیم توسط آلبرت آلیس نوشته شده و ترجمه ی آن توسط خانوم صدف هنرکار صورت گرفته است ناشر آن عالی تبار است، این کتاب ۲۸۰ صفحه ای که برگرفته از ذهن خلاق آلبرت آلیس است کتابی پرمفهوم در زمینه ی رفتار درمانی عقلانی و استفاده از آن در زندگي روزمره مان است ، قابل ذکر است که، این کتاب به اندازه ی برخی از ویزیت های روان شناسان که پذیرای این موضوع هستند دیوانه کننده نیست. من تکنیک
بازه‌ایه بعد ازدواج، که بهش می‌گم دوران شک و شوک!که معمولا همه یا اکثر افراد تجربه‌ش می‌کنن.
اگه قبلش عاقلانه انتخاب کردید،
فقط بگذرید از این دوران زودتر بگذرید
که آدمو پیر می‌کنه!
.
› واسه برخی یه ماه، سه ماه، شش ماه
ولی واسه برخی تا دو سه سال طول می‌کشه!
› نذارید انقد شه.
جو گیر نباشم یا شجاع باشم؟این یک علاقه مندی ناشی از مواجهه زیاده یا یک عشق واقعی؟این یک تصمیم تهورانه است یا کاری که بابتش از خودم متشکر‌‌ میشم؟آیا بخاطر ترس عمل نمی کنم یا واقعا عاقلانه نمی بینم؟آیا این شور یک شروع تازست یا فکر یک مسیر عمیق و طولانی؟.
ادامه مطلب
سقف پوشش بیمه شخص ثالث را چقدر در نظر بگیریم؟ این پرسشی است که شاید هنگام خرید یا تمدید بیمه‌ نامه شخص ثالث به ذهن شما هم رسیده باشد. این روز‌ها ماشین‌ ها ارزشمندتر و قطعاتشان گران‌تر شده است.
 
برای همین اگر خدایی نکرده با یک ماشین دیگر تصادف کنید، مبلغ خسارت خیلی بیشتر از قبل خواهد بود. بیمه شخص ثالث در حالت پایه تا سقف ۹ میلیون تومان خسارت‌هایی که به ماشین‌های دیگر وارد می‌کنید را بر عهده می‌گیرد. اگر مبلغ خسارت بیشتر از ۹ میلیون تومان
دخترا
بیاین بگین اگه واسه کادو تولدتون حدود ده تا لاک گلدن رز هدیه بگیرین خوشحال میشین یا نه؟
کار عاقلانه ایه به نظرتون؟
مثلا با پولش میشه یه دونه از این دستبند هایی که آویز طلا دارن هم خرید
اما خب این جینگولی تره
نظرتون؟
 
پی نوشت:طرف خودش وضع مالیش خوبه
یعنی من اگر قبل از مُردنم،
بتونم یه ماه کامل و تمااام،
استفاده از نتم رو درست و صحیح و عاقلانه مدیریت کنم یه راست می‌برنم بهشت!
باور کن!
+آخه مگه آدم اینقدر ضعیف النفس و بی‌برنامه میشه؟ :((
+اگه از امروز شروع کنم قبوله؟
+عنوان: اینجا
به جای اینکه همش استوری بذارم اینجا مینویسم.
 
حالِ خوب و دوست داشتن خیلی مهمه ولی وقتی همین رابطه یه رابطه ی مجهول و خطرناکه بهترین کار همین بود که خودمو از دوس داشتنِ تو و دوس داشتنه شدن از تو محروم کنم . 
 
این تصمیم عاقلانه حالمو بد کرده
چرا اینطور دیوانه‌وار؟! نه، دیوانه‌وار نه؛ عصیانگر. یک عصیانِ عاقلانه ـ به‌شدت عاقلانه. عصیان علیهِ کی؟ البته بهتر بود می‌پرسیدی عصیان علیهِ چی»، اما نمی‌خواهم زیادی پیچیده‌اش کنم: عصیان علیهِ خود. تنها یک چیز است که می‌شود علیه‌ش عصیان کرد، و آن هم خود» است. پس در واقع منظورت این است که. نه، نه! نه لطفاً! می‌خواستی حرف بزنیم، نه که توی سکوت به چهره‌های تاریکِ هم نگاه کنیم. سوالی دیگر بپرس. هوم. نمی‌ترسی؟ یعنی منظورم این است که ا
بعضی وقتها استرس و فشار کاری آنچنان به آدم حمله می کنه که صدای شکستن استخوانهایت را هم میشنوی. خیلی جالبه که آدم یادش میره که هیچ چیزی ارزش سلامتی را نداره
شرایط وقتی بد میشه انگار آدم هم قاطی می کنه و دیگه نمی تونه عاقلانه فکر بکنه
ادامه مطلب
خسته‌ام از این شلوغی، از این میل به خواسته شدن، از این تمنا و نیاز و البته گریزی هم ندارم. دلم یک زندگي ساده می‌خواد که بچسبم به شوهرم و همه‌ی زندگيم بشه اون و کارم. من اما جوره دیگه‌ایم و از این بودنم خسته و پریشانم. من دوست ندارم هرزه باشم لااقل جامعه و میم من رو اینجور می‌بینند اگر بدونند. دوست ندارم آدم بده‌ی زندگي من باشم. چرا اینجور شد؟ چش خوردیم؟ اونهمه عشق، چی بیشتر می‌خوام آخه؟ کدوم مردی با زنش اونجوره که میم با من؟ چرا من اینقدر زی
شماها بلد نیستین وبلاگهای غیرفعال رو آنفالو کنید؟! آموزش بدم؟ ها؟ یا تنبلین؟!! . یا نکنه واقعا امید دارین بیام اینجا بنویسم؟!خداییش چراا اییینهمه هنوز بازدید داره اینجا؟خوبه حالا اکثرشم دری وریه ، عاقلانه نیست! . هعی ، ، از دست شما.
 
وضع مالی خوب و روزی فراوان مثل میوه‌های یک درخت است که اگر قرار باشد وقت رسیدن میوه‌ها و آبدار شدن آن‌ها کسی میوه‌ها را نچیند، سرنوشتی جز افتادن از درخت و سیاه شدن ندارند.خدمت به خانواده و فراهم کردن عاقلانه و منطقی نیازهای اهل خانه مسئولیتی است بر دوش مرد خانه که باید مدیریت شده و با برنامه تأمین کننده نیازهای خانواده خود باشد و از خساست و جمع کردن غیر عاقلانه پول‌هایش دوری کند.رسول‌اکرم(صلی‌اللّه‌علیه‌و‌اله)از ما نیست کسی که وسعت
پروژه لوتوچی یک قرعه کشی بخت آزمایی/لاتاری است که با خرید بلیط‌های آن شانس برنده شدن در قرعه کشی چند هزار دلاری خریداران، بیشتر می‌شود. با خرید هر مداد شما می توانید یک بلیط برای شرکت در قرعه کشی ثبت کنید و محدودیتی برای تعداد خرید شما وجود ندارد.
در حال حاضر سایت lottochi.com فیلتر است و امکان ورود به آن بدون برنامه خاص وجود ندارد.
بخت آزمایی چیست؟
لاتاری‌ها یا بخت آزمایی‌ها در واقع یک مسابقه گروهی هستند که در قالب یک قرعه کشی در بازه های زمانی
تقریبا چهار پنج ماهی می شود که یک همسایه ی جدید برایمان آمده. ساکن ِ طبقه ی خود ماست. از قضا، همکار پدر هم هست. از کرمان آمده. مرد سن و سال داری ست اما بچه اش خیلی کم سن و سال است. حوالی 14-15 سال پیش دانشجوی دکتری بوده.
 امروز عصر، دم در ورودی آپارتمان دیدیمش. به پدر گفت از وقتی که آمده این اولین باری ست که فرصت پیدا کرده این اطراف را نگاه کند و چه قدر فضای محل و طبیعت محل به نظرش زیبا آمده. خیلی تعجب کرذم از حرفش. فکر کن پنج ماه ساکن ِ منطقه ای باشی و
باهم حرف میزدیم. 
معلوم بود از زندگي که داره راضی نیست. همه چیز هم داره. البته از بیرون اینطور به نظر میرسه. 
ولی خوب از حرفهاش فهمیدم که به خاطر تمام کارهایی که باید میکرده ولی نکرده ,خود ِچند سال قبلش رو دوست نداره. میگفت: من خیلی خرفت بودم.
میدونی! اون لحظه بابت تمام کارهایی که منطقا نباید انجام میدادم ولی انجام دادم خوش حال شدم. 
بابت تمام ابراز عشق های نصف و نیمه حتی.
گاهی اوقات عاقلانه ترین تصمیم ممکن این هست که به خودت اجازه ی تست کردن و
این فیلم را دیده‌اید؟
من خودم به اصرار زیاد دانیال، بالاخره قبول کردم که ببینمش.
خیلی طول کشید که تمامش کنم چون مثل همیشه با سرعت خیلی کم دیدم، اما دیشب توانستم تمامش کنم.
درقسمت‌های پایانی یکی از صحنه‌ها آن‌قدر قلبم را به درد آورد که حس کردم باید ثبتش کنم.
لحظه‌ای که والتر جای جسی را می‌فهمد و آدمکش‌ها او را از زیر ماشین بیرون می‌کشند و می‌خواهند که حسابش را برسند. در آن لحظه نگاه جسی به والتر پر از حرف است. از طرفی از والتر بسیار نارا
کلام قدرت عجیبی داره اگه هنوز در کلام و سخن گفتنت تقوا نداری آرامش هم نداری یکم بیشتر هم از خدا دورتری !!
حال خوب و بد ما آدما، بخش زیادیش به خاطر، کلام و سخنیه که ابراز می کنیم 
کاش حال حرفهامون خوب بشه
ساده
بدون تکلف
با اخلاص 
بی آلایش 
عاقلانه و نه زیرکانه 
لطیف نه تند و خشن
بلیغ و رسا نه با طعنه و سرزنش
به اشارت نه با بی حیایی
نرم نه خشمگین
پرمغز نه بیهوده و لهو 
ذکر باشه نه غفلت 
اول که باید احساس وروحیه خودرا خوب نگه دارید.
دوم  با افکار خوب روحیه خویش را روغن کاری کنید.
سوم از لحاظ فیزیکی آرامش داشته باشید.
چهارم بگذارید ذهنتان باز باشد تا راه حل ها یکی یکی بیاند.
اساس کارتان را روی خوب فکر کردن بگذارید.
بنابر این  اگر عاقلانه بود قاطع باشید. پس هیچ وقت سست نشوید.
واگر هر رفتاری را صحیح دانستید در انجام آن شک نکنید.
ونهایتا  توکل بر خدا نموده  و ضعف را از خود دور سازید.
سلبریتی های دلسوز که سفرهای خارجی شون تو  اوج  مشکلات مردم سیل زده قبول باشه ، واجبات مالی شرعی و قانونی خودشون رو اعم از مالیات و خمس  بپردازند کافیه و لازم نیست برای جمع کردن پول از مردم زحمت بکشند که برخی شون یک سال آنها را نگه دارند، بعد بخوان سالن تئاتر بسازند؛ به اندازه کافی ارگان های جمع کننده کمک ها از مردم داریم.
http://ziarani1.blog.ir/
اوضاع تلویحا بازنده بازنده شده ؛ 
ذهن ام قفل شده . 
دائم توی خواب فکرم مشغول بود
که چی بگم ؟ چطور بگم ؟! از کجا به کجا بگم ؟!
حس میکنم کسی دلش به حال ما نمی سوزه . دیشب فهمیدم کسی جز خودمون پیگیرمون میشه،
خودمون داریم در مسایلی که انتظار داشته میشه محل ورود عاقلانه و منطقی خانواده ها باشه ،  وارد میکنیم؛ امیدوارم کار درستی رو انجام بدیم . 
یه سال پیش بود یکی از دوستام توی همین مرحله ازدواج ش به شکست خورد. 
توکل به خدا 
هیجده سالشه ، هیجده سالگی خودمو یادم میاد آرمان گرایی انسان رو به تصمیمات عاقلانه ای هدایت نمیکنه، برای من که دیر شد ،حدودا  یک دهه از جوونی  به پای آرمان ها سوخت و خاکستر ماند از او و پوست سیب زمینی ، خیلی ضرر محسوب میشه نه؟
امیدوارم برای زهرای عزیزم اینطور نشه ولی حتی نمی‌دونم میتونم حالیش کنم یا نه ، یا بذارم زمان بهم نشون بده، کاش
کاشکی بد نشود آخر این قصه بد
امروز را به خاطر میسپارم برای اینکه به یاد داشته باشم هر عملی عکس العملی دارد و هر تصمیمی نتیجه ای برای اینکه تصمیماتم را عاقلانه تر بگیرم و برای اینکه تا مطمئن نشده ام پا به عرصه عمل نگذارم این یادداشت (و نصیحت به خودم) از امروز به یادگار بماند و تجربه ای باشد برای آینده
فک کنم دارم دیونه میشم
دیگه خیلی کلافم بی اندازه از بی هدفی از بی برنامگی که به دنبال این بی هدفی هست . از تک تک آدمای دور ورم نه تنها میترسم بلکه متنفرم هستم
.
.
باید از روزای سخت نترسم باید بتونم بدون ترس و عاقلانه تصمیم بگیرم 
اگه میتونم این روزای سخت رو تحمل کنم پس میتونم غربت رو هم تحمل کنم
راستی چند وقت پیش نوشتم خدایا فردا روز خوبی باشه فرداش روز خوبی بود 
 
 
میل به ساخت چیزی داشتم و این وبلاگ ساخته شد. یعنی مثل بچه‌دار شدن بعضی زوج‌ها؟! به هدف رنگ و لعاب‌دادن به زندگي یکنواخت شده و محکم‌‌کردن روابط بین زن و شوهر؟! برای ناپدید‌کردن تنهایی آشکار شده؟! یا اینکه به این نتیجه رسیدم که چیز‌هایی در وجودم ارزشمنده که می‌خوام به واسطه غریزه طبیعی‌ام در موجود زنده دیگری از وجود خودم به ارث بزارم؟! یا عاقلانه و منطقی با درایت و تدبر با تمام عشقی که به زندگي و کائنات دارم می‌خوام این وبلاگ را بسازم و تا
به فرزندتان کمک کنید که بازنده ای شاد باشد.
نگذارید فرزندتان با این فکر بزرگ شود که شادی با برنده شدن گره خورده است؛این طور نیست.اگر فرزندتان فکر کند که این طور است,همیشه سعی می کند تا برنده باشد-درهرچیزی وهرکاری- وخودش را با این کار اذیت می کندووقتی می بازد،از خودش متنفر و ناراحت می شود.بنابراین چگونه اکثر بچه ها این عقیده غیر عاقلانه راکسب می کنندکه برنده شدن همه چیزاست؟ازپدرومادرهایشان.


ادامه مطلب
با خنده میگه: فلانی! دخترک درونت رو از دست دادی.
با خودم میگم: من این زن بالغ زخم خورده ی افسرده رو که نیمه شب ها تا صبح با اندوه عمیقش دست به گریبانه دوست تر دارم و دو دو تا چارتاهاش رو عاقلانه و پخته تر می بینم.
و اون پیش خودش فکر میکنه، فلانی حتما کسی رو داره که به خاطرش از فرصت هاش میگذره. 
و من و بالغ درونم پنجه بر گلوی هم میفشاریم.
سم الله الرحمن الرحیم
حکمت دانایی و آگاهی و حقایق اشیا درختی است که در قلب انسان می روید و میوه‌اش بر زبان انسان ظاهر می شود امیرالمومنین علی علیه السلام
حکمت ها را باید به واسطه قلب شناخت و فهمید حکمت حفظ حروف نیست بلکه شناخت حدود است کسی که حدود را شناخت عاقلانه سخن میگوید
میوه حکمت در کلام خودش را نشان می دهد
حکیم فراتر از زمان و مکان می بیند می فهمد و می گوید
باید واسه امتحان یکشنبه بمونم.مقاله هم باید یکشنبه ارائه بدماز صبح خیلی  بیدارم و الان چشمام باز نمیمونه از شدت خوابعاقلانه ترین کار یه چرت نیم ساعته س.اما نمیتونم قبلش اینا رو نگم.
با بی معرفتی هم مسابقه رو رفت و هیچی نگفت.هم دیشب و با دوست جدیدش رفت.امروز هم اومده داره تعریف می‌کنه برام.چیکا کنم.دست بزنم برات.
ینی تو ده دقیقه حرف سه بار این نکته رو گفت که با ماشین اون رفته و با بچه ها نرفته.خب که چی.خوش به حالت
منم نیومدم.چرا
به طور کلی 
از همه ی نی که خوشبختی رو در همسر یک مرد بودن میبینن و این کاملا براشون راضی کنندس و بیشتر ازین چیزی رو نمی‌خوان ، متنفرم . 
از نی که خودشون رو دقیقا فدای یک آدم دیگه به جز خودشون میکنن، متنفرم . 
از یی که وقتی خودشون رو با ارزش میدونن که باردارن ، متنفرم .
و بیشتر از همه از تمـام مردایی متنفرم که به این رفتار توی جامعه دامن میزنن و اسم این اشتباه بزرگ دخترا همسرا و مادرای خودشون رو میذارن عاقلانه رفتار کردن . 
و چقدرم زیادی
به طور کلی 
از همه ی نی که خوشبختی رو در همسر یک مرد بودن میبینن و این کاملا براشون راضی کنندس و بیشتر ازین چیزی رو نمی‌خوان ، متنفرم . 
از نی که خودشون رو دقیقا فدای یک آدم دیگه به جز خودشون میکنن، متنفرم . 
از یی که وقتی خودشون رو با ارزش میدونن که باردارن ، متنفرم .
و بیشتر از همه از تمـام مردایی متنفرم که به این رفتار توی جامعه دامن میزنن و اسم این اشتباه بزرگ دخترا همسرا و مادرای خودشون رو میذارن عاقلانه رفتار کردن . 
و چقدرم زیادی

آخرین مطالب

آخرین جستجو ها